محسن اختیاری " الكادو علي عياله كالمجاهد في سبيل الله ".    كسي كه براي روزي خانواده اش تلاش مي كند همچون مجاهد در راه خداست .

راهها ، شريانهاي حياتي اقتصاد يك كشور هستند كه پويايي و حركت رو به رشد يك مملكت را تضمين ميكنند . از طرفي راهها از اصليترين زيربناهاي رشد و توسعه مي باشند كه بنابر اهميت بسياري كه دارند به عنوان يكي از شاخصهاي مهم سنجش ميزان توسعه يافتگي جوامع ارزيابي مي شوند ؛ معمولا پيشرفته ترين كشورهاي دنيا داراي بهترين شبكه هاي حمل و نقلي بويژه راههاي زميني هستند .

در كشور پهناور ما به دليل وسعت و پراكندگي موجود ، داراي شبكه گسترده اي از انواع راهها مي باشيم كه تمامي نقاط كشور حتي دورافتاده ترين مناطق را به اين شبكه وسيع متصل نموده و امكان دستيابي و خدمت رساني به تمامي نقاط كشور را فراهم مي نمايند .

اصولا تا راه نباشد امكان فراهم نمودن هيچگونه خدمات ديگري اعم از آب ، برق ، گاز ، مخابرات و ساير انواع امكانات رفاهي در زندگي امروز بشر مهيا نخواهد بود ، بطوريكه جهت دست يافتن به هرگونه عوامل توسعه و خدمات ديگر زندگي براي هر منطقه اي ابتدا مي بايست راه احداث شود ؛ و اين خود به روشني بيانگر اهميت بي چون و چراي اين عنصر حياتي و زيربنايي در جوامع امروز بشري است .

اما آنچه در اين مبحث حائز اهميت است نه فقط احداث ، بلكه مهمتر از آن نگهداري راهها در سطح مطلوب و قابل قبول در تمام طول مدت خدمت دهي خواهد بود . اصولا هر پديده ارزشمندي نيازمند صرف كار و هزينه هاي متناسب آن است ، از اينرو ساخت و نگهداري راهها نيز از اين اصل مستثني نبوده و نيازمند صرف تلاش و بودجه هاي هنگفت مي باشد ؛ شايد بسياري از كاربران جاده ها هيچ توجهي نكنند كه هر كيلومتر از مسيري كه آنها با آرامش و خيال آسوده از روي آن عبور مي كنند ميليارها تومان هزينه در بر داشته و مهمتر اينكه نگهداري آن در سطح مطلوب و ايمن نيازمند تلاش و توجه شبانه روزي مي باشد .

راهداري يكي از حساسترين و دشوارترين مشاغلي است كه در كمال تاسف مورد غفلت واقع گرديده و عليرغم اهميتي كه در تامين آسودگي و آرامش افراد جامعه بويژه در سفرها دارد كمتر مورد توجه قرار گرفته است ؛ همانگونه كه ذكر شد ، نگهداري جاده ها در سطح مطلوب و ايمن نيازمند تلاشهاي فراواني است كه زمان نمي شناسد ؛ تفاوتي نمي كند كه گرماي سوزان كوير لوت در آتشبار تابستان داغ باشد يا سرماي سوزناك كوهستان زاگرس در برف و يخبندان زمستان ؛ راه بايد باز باشد ؛ چرا كه چه بسا عده اي در يك روستاي صعب العبور گرفتار در شرايط بحراني سيل يا زلزله چشم به راه رسيدن كمك باشند ، و راه بايد باز باشد .

سختي و دشواري كار راهداران مسئله ايست كه هيچ كس ترديدي در آن ندارد ؛ بسيار معمول است در نيمه هاي شب كه مردم شهر در بستر گرم آرميده اند ، راهداران فرشته نجات مردم شده و با از جان گذشتگي در سخت ترين شرايط مشغول گشايش راهها هستند و چه بسا عزيزاني كه در راه خدمت به مردم جان خود را از دست داده اند .

اما ، عليرغم تمامي اين سختيها و دشواريها چيزي كه آزار دهنده است غفلتي است كه در تمامي اين سالها بر زندگي و روزگار اين مردان سختكوش سايه افكنده ، و بعضا تبعيض . شايد انگيزه خدمت و اميد به اجر اخروي و رضايت خداوندي كه بارها در تعاليم ديني ما وعده داده شده است از يكسو ، ونجابت و بزرگواري اين عزيزان از سوي ديگر عامل و انگيزه اي بوده كه در تمامي اين سالها با حداقل دستمزدها و بهره مندي از كمترين امكانات و چه بسا با سختي روزگار بگذرانند و دم بر نياورند ؛ اما همانگونه كه خدمت به خلق داراي اجر و ارزش است ، توصيه هاي ديني ما براي بها دادن به كار و تلاش و پرداخت دستمزد كارگران و زحمتكشان نيز مسئوليت سنگيني بر دوش بسياري مسئولين مي گذارد كه قابل توجه و تامل است .

به همان اندازه كه " عدالت " واژه پر بار و ارزشمندي است ، " تبعيض " ناخوشايند و آزاردهنده است ؛

زمانيكه ميزان حقوق و دستمزد راهداران در قبال سختي و دشواري و ارزش كاري كه انجام مي دهند ، نسبت به بسياري ارگانهاي ديگر سنجيده مي شود ، واژه ناپسند  " تبعيض "  خودنمايي مي كند ؟!

چرا براي شخصي همطراز در بسياري ارگانهاي ديگر نظير وزارت نيرو ، وزارت نفت ، مخابرات و يا حتي ارگانهايي مانند تامين اجتماعي و امثالهم كه ساختار و ماهيت كاريشان صرفا اداري است ، پرداخت حقوق دو يا سه برابر يك راهدار زحمتكش بي مدعا باشد ؟! به اضافه اينكه در افزايش ساليانه دستمزدها نيز كه درصد ثابتي است آنانكه دستمزدشان بيشتر است افزايش حقوقشان هم به همان نسبت بيشتر خواهد بود كه اين مسئله خود قوز بالا قوز است و تبعيض روي تبعيض ؟!

معمولا هر از چند گاهي در سطح جامعه شاهد اعتراضاتي مانند اعتراض معلمان و فرهنگيان و امثالهم براي افزايش حقوق هستيم ، ولي در مورد راهداران بي مدعا آنقدر اين نجابت وجود دارد كه حتي يك بار هم شاهد بروز اعتراضي نبوده ايم ، و شايد هم آنقدر شب و روز مشغول كار هستند كه فرصتي براي اين كارها ندارند ؛ اما اين بهيچوجه از مسئوليت مسئولين نمي كاهد ، چرا كه هم در مقابل اين قشر زحمتكش و خانواده هايشان و علي الخصوص در پيشگاه خداوند مسئولند . اگر چه قناعت نزد اين عزيزان واژه پرمفهوم و ارزشمندي است اما آگاهي از مقدار حقوق و دستمزد اين زحمتكشان مايه شگفتي است بخصوص با تورم و گرانيهايي كه معمولا اقشار كم درآمد و ضعيف جامعه را وادار به كرنش مي كند ؟! و عجيبتر اينكه اين واقعيتها در مجموعه ايست كه بزرگترين پروژه ها و بيشترين بودجه و اعتبارات عمراني كشور را بخود اختصاص مي دهد ؟!

شايد ذكر مصاديقي همچون موارد ذيل خارج از منزلت باشد و ليكن متاسفانه تجربياتي منطبق بر واقع است كه بيان آن بمنظور تنوير اذهان ضروري بنظر مي رسد ؛ دوستي مي گفت : در تمام اين بيست و چند سال كار ، با حقوق و دستمزدي كه گرفته ام فقط شكم خود و خانواده ام را سير كرده ام ؟!

و دوست ديگري كه در آستانه بازنشستگي با دلي پر درد از تهيه جهيزيه براي دختر دم بختش مي گفت ، و اينكه قصد دارد خانه اش را بفروشد ، ولي دخترش مي گويد قيد ازدواج را مي زند ؟!

در اواخر سال قبل بوق و كرناهاي فراواني شد براي اينكه اندكي به حقوق و دستمزد راهداران افزوده شود ، كه با وجود آن فقط اندكي از تبعيض كاسته مي شد و فقط اندكي به حقوق پرداختي برخي ديگر ارگانها نزديك مي شد ؛ اما درنهايت آنهم منتفي شد ؟! چه ديوار كوتاهي ؟!

هدف از اين  مختصر ، بيان گوشه اي از حرفهاي نگفته و دردهاي نهفته در دل پر وسعت راهداران ، اين قشر زحمتكش بي مدعا بود كه به دليل نجابت و بزرگواري و مناعت طبعشان هيچگاه دم بر نمي آورند ، شايد تلنگري باشد در جهت رفع مشكلات آنها كه بدون شك توجه و عنايت مسئولين را مي طلبد ، و اگر چه تلاش و زحمت بي منت از خصلتهاي ذاتي اين عزيزان است ، اما قطعا اندكي توجه و عنايت مسئولين و برداشتن گامي در جهت مرتفع ساختن مشكلات معيشتي آنان موجبات آرامش خاطر و ايجاد نشاط و انگيزه بيشتر در جهت كار و خدمت مضاعف را فراهم خواهد نمود .

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا